برای ١٢٤ سال ، فیلیپس با نوآوری های قابل توجه در زمینه رادیو ، کاست صوتی ، ضبط کاست ویدیویی (VCR) ، دیسک فشرده (CD)و دیسک همه کاره دیجیتال (DVD) در ساخت و شکل دادن به بازار پیشرو بوده است. برای موفقیت در بازارهای خود ، فیلیپس باید با دقت و به طور مداوم محیط تحقیقات بازار را تجزیه و تحلیل کند. در آغاز قرن بیست و یکم ، فیلیپس به یک استراتژی تحقیقات بازار منسجم و جدید برای کل منطقه خاورمیانه نیاز داشت ، که به عنوان یکی از بازارهای اصلی توسط این شرکت مشخص شده بود. به منظور بهتر پرداختن به عوامل اقتصاد کلان و ترجیحات منطقه ای ، فیلیپس خواستار ایجاد استراتژی تحقیقات بازار یکپارچه و کمتر از هم گسیخته برای منطقه شد. اولین هدف انتخاب جذاب تری ن بازارهای منطقه بود. در طول سالها ، فیلیپس یک مدل آماری را ایجاد کرده است که همبستگی بین تقاضای یک کشور برای روشنایی و تولید ناخالص داخلی آن را نشان می د هد. این شرکت پس از تحلیل دقیق داده های نرخ رشد تولید ناخالص داخلی و ارقام فروش مربوطه ، این همبستگی را شناسایی کرده است. در طول بحث و گفتگو با نمایندگان و توزیع کنندگان در بسیاری از کشورها ، فیلیپس کاملاً به اطلاعات خود در مورد اندازه بازار وابسته بود. اگر فیلیپس اندازه بازار را اشتباه محاسبه کرد ، فرصت های بازار را از دست می داد. دلیل اصلی توسعه این مدل این بود که شرکت بتواند تخمین های بازار از نمایندگان و توزیع کنندگان خود را بررسی کند. مدل توسعه یافته نشان داد که تقاضا برای لامپ و لامپ یک نیاز اساسی برای یک کشور است و به محض اینکه کشوری شروع به توسعه برنامه کند (که با افزایش تولید ناخالص داخلی نشان داده می شود) ، این نیاز اساسی افزایش می یابد. با این حال ، با افزایش ثروت کشور ، رشد تقاضا کاهش می یابد ، زیرا نیازهای اساسی روشنایی در مراحل بعدی توسعه اقتصادی تأمین می شود. برای یافتن جذاب ترین بازارها ، فیلیپس روشنایی از این مدل استفاده کرده و آن را با داده های بازار از خاورمیانه که حاوی جمعیت ، رشد GNP و GNP سرانه است. آنها تقاضا برای سرانه
روشنایی را بر تعداد ساکنان یک کشور ضرب کردند. با نگاهی به مناطق ، اسرائیل و کویت بالاترین سرانه تولید ناخالص داخلی را داشتند ، اما تعداد جمعیت آنها نسبتاً اندک بود. از طرف دیگر ، عراق و ایران بازارهای بزرگی برای روشنایی بودند (و هنوز هم هستند) ، اما ورود به آنها از نظر سیاسی بسیار دشوار است.
با این حال ، مدیران خاورمیانه فیلیپس از حجم بازار به عنوان تنها معیار انتخاب اولویت، استفاده نکردند. در عوض ، این مدل به عنوان نقطه شروع بحث و گفتگو با نمایندگان و توزیع کنندگان در کشورهای مربوطه مورد استفاده قرار گرفت. اگر فروش فیلیپس در بازارهای بزرگ روشنایی بسیار کم بود ، این نشانگر سهم کم فیلیپس در بازار بود. این امر منجر به بحث با نمایندگان و توزیع
کنندگان محلی در مورد چگونگی افزایش سهم بازار منطقه فیلیپس در همکاری با توزیع کننده محلی می شود. امروز ، بازار روشنایی توسط چندین فاکتور تأثیر می گذارد ، که سه مورد از آنها بسیار مهم است. اولین مورد ، اقتصاد کلان است که تحت تأثیر عواملی مانند نرخ تورم و تولید ناخالص داخلی و تأثیرگذار بر ساخت و سازهای جدید و به تبع آن تعداد تأسیسات روشنایی تأثیر می گذارد. فیلیپس در مدل خود از این درایور کلیدی به عنوان شاخص اصلی برای نمایش بازارهای خاورمیانه استفاده کرده است. یکی دیگر از عناصر مهم مورد استفاده ، مقررات مربوط به بهره وری انرژی ویژه کشور و افزایش آگاهی از انرژی بود و هنوز هم وجود دارد که در حال تعریف مجدد سبد محصولات روشنایی در آینده است. به عنوان مثال ، در سال ٢٠١٤ دولت امارات متحده عربی مقررات بهره وری انرژی را در مورد محصولات روشنایی اعلام کرد که فروش لامپ های استاندارد ناکارآمد را ممنوع می کند و در عین حال به دنبال کاهش انتشار دی اکسید کربن است. اقدام دولت برای محدود کردن برخی از منابع انرژی - مهمترین عامل انرژی هسته ای ناشی از حوادث سالهای گذشته - منجر به تقاضای بیشتری برای محصولات کم مصرف مانند LED می شود. به عنوان مثال ، دولت دبی ابتکاری را در سال ٢٠١٤ آغاز کرده است تا تمام روشنایی ساختمانهای دولتی را به LED تبدیل کند ، که از نظر مصرف انرژی بیشتر است و قابل کنترل دیجیتال است. همین پروژه ها هستند که به رشد فیلیپس در منطقه کمک کرده اند .
فیلیپس موفق شده است این عوامل را ارزیابی کند که به شدت بر فضای تحقیقات بازار برای تغییر تأثیر می گذارند و شکل می گیرند. توانایی این شرکت در درک تغییرات فعلی و احتمالی آینده در بازار روشنایی باعث رشد مداوم آن در این منطقه شده است ، و این شرکت را به عنوان رهبر بازار در کشورهای خاورمیانه مانند امارات تبدیل کرده است ، جایی که ٥.٣٨ درصد سهم بازار دارد. عقب مانده از Osram ، با ٦.٢٢ درصد ؛ و جنرال الکتریک با ٣.١٦ درصد می باشند. محیط تحقیقات بازار یک شرکت متشکل از اقدام کنندگان و نیروهای خارج از بازار است که بر توانایی شرکت تحقیقات بازار در ایجاد و حفظ روابط موفق با مشتریان هدف تأثیر می گذارد. مانند کلوگ ، شرکتها باید دائماً محیط تغییر را مشاهده کرده و با آن سازگار شوند - یا در بسیاری از موارد ، این تغییرات را هدایت می کنند. بیش از هر گروه دیگری در شرکت ، بازاریاب ها باید ردیاب
روند محیطی و جستجوی فرصت باشند. اگرچه هر مدیر در یک سازمان باید محیط خارج را تماشا کند ، بازاریابان دارای دو استعداد خاص هستند. آنها برای جمع آوری اطلاعات و توسعه
محیط تحقیقات بازار از یک محیط ریز و یک محیط کلان تشکیل شده است .محیط خرد متشکل از اقدام کنندگان نزدیک به شرکت است که بر توانایی آن در تعامل و خدمت به مشتریان خود تأثیر می گذارد - شرکت ، تأمین کنندگان ، واسطه های تحقیقات بازار ، بازارهای مشتری ، رقبا و مردم .محیط کلان متشکل از نیروهای اجتماعی بزرگتری است که بر محیط ریز - نیروهای جمعیتی ، اقتصادی ، طبیعی ، فناوری ، سیاسی و فرهنگی - تأثیر می گذارد .ابتدا به محیط ریز شرکت نگاه می کنیم.